هستند.آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و پایان سفر، مرد از پسرش پرسید:نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟ پسر پاسخ داد عالی بود پدر! پدر پرسید:آیا به زندگی آن ها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آن ها چهارتا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آن ها رودخانه دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آن ها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود میشود اما باغ آن ها بی انتهاست! با شنیدن حرف های پسر، زبان مرد بند آمده بود.بعد پسر بچه اضافه کرد:"متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم!" مهربانی تزیین لحظه هاست... برای مهربانیت جوابی جز دوست داشتن ندارم.... زندگی شیرین است مثل شیرینی یک روز قشنگ زندگی رویایی است مثل رویای یک کودک ناز زندگی زیباییست مثل زیبایی یک غنچه باز زندگی تکتک این ساعت هاست زندگی چرخش این عقربه هاست زندگی راز دل مادر من زندگی پینه دست پدر است " زندگی مثل زمان در گذر است" اگرچه آتشکده و شیشه و سنگ است دلم هم نفس با دل من باش که تنگ است دلم اگرچه آتشکده و شیشه و سنگ است دلم هم نفس با دل من باش که تنگ است دلم اگرچه آتشکده و شیشه و سنگ است دلم هم نفس با دل من باش که تنگ است دلم به ستاره ها نگاه کن،به چشمک زدنشون بخند اما دل نبند چون چشمکشون از روی عشق نیست از روی عادته . . . سلام به بچه هاااااااااااااااااا.... یه سوال: کره زمین رو در نظر بگیرین.خب! اطرافش فضاست دیگه! میخوام بدونم این فضای و خلا اطراف کره زمین یا اینجوری بگم کلا فضا، انتها داره یانه؟؟؟؟؟؟؟؟ ته تهش کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟ بد جوری با این سواله درگیرم!!!!! آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و دل!بین من و تو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟؟؟؟ بار وقتی قفس پر زدن چلچله هاست بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز میپرسم ز مسئله دوری و عشق وبه فکر تو جواب همه امروز است صبح چشمانم را برای زندگی دوباره باز می کنم... هر روز به امید دیدار تو از خواب بر میخیزم... همیشه با فکر رسیدن به تو لحظاتم را با شوقی بیشتر از دیروز سپری میکنم... تو را می خواهم در نهایت تنهاییم... این صدای لرزان من است که سکوت دلم را با نجوای نام تو درهم میشکند... و تو ای تک ستاره قلبم، برای همیشه با من بمان...
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند،چقدر فقیر
زندگی آرام است مثل آرامش یک خواب بلند
Design By : Pars Skin |