سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























هرچه ماهستیم حاصل اندیشه ماست



دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. 


نامزد او به عیادتش رفت و در میان صحبت هایش از درد چشم خود نالید .                                       


بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند .


مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد



چشمش مینالید. وقت عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

بیست سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت . مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود . همه تعجب کردند. مرد گفت:


" من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم...


نوشته شده در چهارشنبه 90/4/15ساعت 1:39 عصر توسط علی سروش نژاد نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin